ترانه و شعر آهنگ پوریا اخواص جنون خیال
متن آهنگ پوریا اخواص جنون خیال
هزاران سال بگذشت و
نشانت را نفهمیدم
تو را، پیش از ازل
از دفترِ عشّاق دزدیدم
حروفِ مُبهمی
مَمزوجِ باران و پریشانی
تو را، از بوی پاییز و جنونِ خاک، پرسیدم
چنان پیداوپنهان
در هوای من گذر کردی
که از بودونبودِ هستیام
چیزی نپرسیدم
جهانِ تیرهام
تکست آهنگ پوریا اخواص جنون خیال
از انفجارِ عشق روشن شد
خدا را، در شکوهِ چشمهایت
چشم پوشیدم
کنون، دوری و میخوانی مرا
با وهمِ آغوشت
و من پیش از حقیقت
با خیالت عشق ورزیدم
***
لینک کوتاه
https://www.linetext.ir/?p=46093
تعداد بازدید
197
چه امتیازی می دهید؟